loading...
رایش سوم
adolf hitler بازدید : 966 یکشنبه 17 شهریور 1392 نظرات (5)

 

نام کتاب: مبانی مدیریت استراتژیک، ویرایش چهارم (Essentials of Strategic Management)

نویسندگان: J. David Hunger, Thomson L. Wheelen

مترجمین: دکتر سید محمد اعرابی، دکتر حمیدرضا رضوانی

انتشارات: دفتر پژوهش های فرهنگی با همکاری پژوهشکده مدیریت سما

سال چاپ: ۱۳۹۱

بها: ۱۲۵۰۰۰ ریال (صرفا جهت اطلاع)

شما عزیزان می توانید این کتاب را هم اکنون بدون پرداخت هیچ هزینه ای از کتابخانه آکادمی دانلود کنید . برای دانلود این اثر از لین زیر استفاده کنید :

لینک دانلود کتاب

adolf hitler بازدید : 323 جمعه 01 شهریور 1392 نظرات (1)

مقاله ای به قلم Himler

شب بخیر دوستان . ضمن عرض ادب و احترام خدمت همه دوستداران مباحث استراتژیک و مخاطبان گرامی مجموعه آکادمی . میدونم که وقفه کاری طولانی رو شاهد بودید و به خصوص بعد از انتقال وبلاگ به این مجموعه ، به غیر از سری مقالات تامکت ، نوشته ی مناسبی رو تقدیمتون نکردم . ولی امشب قصد دارم تا یک مقاله ناب رو از نوع تحلیلی تقدیمتون کنم . خوشحال میشم که در بخشنظرات همین مقاله نظرتون رو درباره کار بدونم و بهم بگید که تا چه اندازه نظر شخصی منو در این زمینه مورد بحث تایید میکنید و یا چرا با اون مخالفید.

entegam بازدید : 3591 جمعه 01 شهریور 1392 نظرات (3)

در زمان جنگ جهانی اول زمانی که آلمان به جهان حمله کرده بود یهودیان در فکر نابودی حکومت آلمان بودند .

آلمان توانسته بودند با تجهیزات مناسب و نیرو های کافی روسیه را در مرز های شرقی خودش شکست دهد و روسیه از صحنه نبرد جنگ جهانی اول کنار رفت .

پس از آن آلمان به سوی مرز های غربی خود رفتند و سعی داشتند  انگلستان و فرانسه را در مرز های غربی شکست دهند و بر اروپا مسلط شوند اما متاسفانه کشور بزرگ آلمان از داخل نابود شد .

 

دلایل شکست آلمان

 

یهودیان که بیشتر دستگاه های دولتی در دستشان بود از ترس اینکه مبادا بعد از جنگ آلمان به آنها خیانت کند از کار کردن دست برداشتند و اعتصاب کردند .

کشور آلمان تحت تاثیر قرار گرفت و بیشتر مردم بیکار شدند و به خیابان ها آمدند و به حکومت اعتراض کردند . ساخت تجهیزات از قبیل اسلحه و تانک و هواپیما کاهش یافت و همچنین آذوقه کافی  به مرز های غربی نرسید . مردم آلمان که از بیکاری داشتند تلفات می دادند بر علیه دولت آلمان قیام کردند . دشمنان آلمان از شرق و غرب به آلمان تاختند و این کشور نازنین را نابود کردند .

 

پیشوای ما آدولف هیتلر زمانی که به رهبری آلمان رسید اول یهودیان را دستگیر کرد اما به آنان آسیب نرساند تا یهودیان مثل جنگ جهانی اول باعث شکست آلمان نشوند .

در اواخر جنگ جهانی دوم یهودیان توسط کشور انگلستان و ایالات متحده کشته شدند ولی متفقین اعلام کردند که هیتلر دستور قتل یهودیان را داده است .

 

پویا حجاری بازدید : 329 یکشنبه 27 مرداد 1392 نظرات (0)
در اثر سرکوب آزادی معنوی در سراسر جهان ما در نوعی خانه ی دزدان زندگی میکنیم .جایی که یک مشت شعارهای ساختگی منافقانه به عوض حق سخن گفتن آزاد تحویل مردم داده میشود.یک سلسله مسائل و مشکلات تابوگونه وجود دارند که کسی حق ندارد به آنها اشاره کند.سخن گفتن از حقیقت به معنای مواجه شدن با چوبه های دار نورنبرگ و یا از دست دادن روزی فرد میباشد. با این وجود باید چند کلمه راجع به ناسیونال سوسیالیسم صحبت کنیم. هنگامی که بلشویکها قدرت را در روسیه به دست گرفتند و اعمال قوم یهود در معاهده ی ورسای روشن شد از همان زمان نیز باید مقاومت مسیحیت آغاز میگردید.مقاومتی که با بازسازی وحدت اروپای بی سامان و از هم گسیخته از وجود انسانها در مقابل کوچک شدن در سطح گله های انسانی صیانت کند.شاید باید شخص عیسی مسیح با تازیانه ی الهی خویش می آمد تا این دلالان پول را از خانه ی خدا بیرون کند.اما مسیحیت اکراه داشت که از روشهای انقلابی به منظور باز پس گیری قدرت جهان از دست دیو صفتان استفاده کند.در مشرق بلشویسم دوام و استقرار یافته بود در حالی که در غرب قدرت آته ایستی و نظری طلا حاکم بود.از این جهت ناسیونال سوسیالیسم باید از راه میرسید: ناسیونال سوسیالیسم پس از آنکه به قدرت دست یافت وظیفه ی خود دید کارهایی که باید به دست مسیحیت انجام میشد را زیر شعارهای گوناگون عملی سازد.شکی نیست که اگر کلیساهای مسیحی در آن ساعات بحرانی دگرگونی عظیم سال 1919 بر ضد بلشویسم و فساد اخلاقی که به جوامع اروپایی هجوم آورده بود ونیز به مخالفت با فساد و شکست و استثمارهای سرمایه داری ومارکسیستی اعلام جنگ میداد اوضاع بسیار بهتر از اینها میشد.اما کلیساهای مسیحی از دیانت مسیحیت یک کاخ شیشه ای بوجود آورده بودند. طبقه ی نخبگان و روشنفکران آلمانی به درستی تشخیص دادند که خطرناک ترین نکته ی موجود در طرح کسب قدرت بلشویکها و یهودیها عزم آنان در کوچک کردن افراد آزاده و اندیشمند به سطح گله های انسانی بود. تبدیل آنان به یک توده ی نرم چکش خور که به راحتی زیر فشار اسلحه مهارپذیر بود.در مقابل این زمینه ,سالهای اولیه ناسیونال سوسیالیسم شاهد بوجود آمدن یک سلسله آرزوهای بلند و همچنین رشد و توسعه ی مفهوم نخبه و برگزیده بود.شعار آن نه جنگ طبقاتی بلکه ارتقای سطح اخلاق ملی, رشد آزادی, ایجاد عدالت و نظم اجتماعی و فرهنگ ملی ای که در مقابل دیگران صورت تهاجمی نداشت. هانس گریم بزرگترین مبلغ روحیه ی آلمانی در اروپا حتی پی از 1945 موقعیتی را که موجب ظهور و تقویت انقلاب ناسیونال سویالیسم هیتلری شد چنین شرح میدهد: [رغبتی تسلیم نشدنی برای یک جامعه ی نژادی و تلاشی به منظور استحکام و قوام ملی توام با یک اشتیاق تند در جهت همکاری آنگلو-ژرمن.نوعی هیجان عمومی برای ایجاد رفورم در یک دنیای روبه تغییر وجود داشت.این حرکت توده ای ارزشهای جدیدی را مورد تصدیق قرار میداد, ارزشهایی معنوی و مادی که نمونه ی آن قرار دادن پول رایج بر پایه ی تولید بجای طلا بود.کل این تجربه ی عظیم برای این بود که نشان دهد که روحیه ی معاهده ی ورسای را بخاطر منافع همگان باید کنار گذاشت.] ناسیونال سوسیالیسم آلمان نه تنها مدعی پاره ای از اصول بود بلکه در مرحله ی مقدماتی خویش به هر میزان که بود سعی میکرد تا آن اصول را به مرحله ی اجرا بگذارد: ارتقای طبقه ی روشنفکر و برگزیده-سرکوبی و امحای جنگ طبقاتی-برقراری صلح و صفا بین سرمایه و کارگر-ساختن منازل مسکونی-بالا بردن استاندارد زندگی قشر کارگر-پرورش و تحکیم بنیان خانواده-اسکان کاملا برنامه ریزی شده ی توده های پرولتاریا-و فراهم آوردن زمینه ی یک دوران پیری توام با آرامش از طریق ایجاد بیمه ی اجتماعی, جملگی نیروهایی خلاق و ارزشهایی انکارناپذیر را بوجود می آوردند, ارزشهایی که بدون شک امروزه هم در حیات ژرمن نقش خویش را بازی میکنند. حکومت ناسیونال سوسیالیستی اصول مسیحی را پذیرفته و از طریق برقراری نظم و عدالت اجتماعی به پیاده کردن آنها پرداخته بود.روشن است که برای دستیابی به این هدف نیروهای اجتماعی مخرب باید سرکوب میشدند.از این جهت آلمان چاره ای نداشت جز اینکه در مقابل بازمانده ی روحیه ی شکست 1918 و نیز فعالیتهای براندازنده ی طرز تفکر یهودی بایستد.باید در مقابل بلشویک و سرمایه داری یهودی موضع میگرفت زیرا بر این نکته آگاه بود که حکومت مستقل و مطلق از نوع گوساله ی سامری تنها به تولید و اشاعه ی نارضایتی,دشمنی و حسد و جنگ طبقاتی میپردازد.قوم یهود هرگز نمیتوانستهیچ ناسیونالیسم دیگری را غیر از خود روی زمین تحمل کند. علاوه بر این آنان نمیتوانستند در مورد چنین نیروی خلاق ملی و این گونه تلاش در جهت ایجاد و حدت ملی نژاد ژرمن,و اینگونه تاثیر طبقه ی نخبه و برگزیدگان جامعه, بدون تامل و صرفا منتظر بماند.یهودیان نمیتوانستند این را ببینند و تحمل کنند که با حذف قدرت طلا نه تنها قدرت حکومتی و وسیله ی نفوذ یهودیان بر امور اجتماعی و همگانی جامعه از دستش میرود بلکه همچنین قدرت مانور پنهانی خویش را نیز از دست میدهد.از لحظه ای که یهودیت جهانی به تحقیق در یافت که کشور آلمان توسط یک طبقه ی نخبه و برگزیده ی آگاه اداره میشد بلافاصله با تمام نیرو و توان بر ضد ناسیونال سوسیالیسم موضع گرفت. این نیروی شیطانی با از دست دادن آلمان سرزمینی را از دست میداد که از همان جا به قدرت رسیده و بر دیگران اعمال قدرت میکرد.بنابراین مصمم بود تا همان را مجددا به چنگ آورد. ناسیونال سوسیالیسم آلمان به واسطه ی دستاوردهای خویش به شدیدترین وجه با نقشه های قوم یهود برخورد پیدا میکرد.بنابراین طرح این سوال که آیا رژیم هیتلری واقعا متمایل به جنگ بود یا خیر منتفی است.بلکه با کمی عدالت و انصاف بیشتر میتوانیم بپذیریم که ناسیونال سوسیالیسم آلمانی از همان لحظه ی تولد موجب شده بود تا دیگران[قوم یهود] بر ضدش اعلام جنگ دهند.از این جهت محکوم به جنگ بود که در ذات خویش با بلشویسم و سرمایه داری جهانی سر خصومت داشت و این هردو نیروهایی بودند که در پشت صحنه سوسو میزدند.ناسیونال سوسیالیسم آلمان حتی چنانچه هیچ تظاهر ضد یهودی هم نمیکرد و یا هیچ بیان غیردوستانه ای هم نسبت به یهودیان بر زبان نمی آورد باز هم به دلیل تکمیل موفقیت آمیز جریان برابر و همطراز ساختن ,یهودیان را به دشمنان سرسخت خویش تبدیل ساخته بود. در این رابطه مایلیم بار دیگر به نقل قول از [هانس گریم] بپردازیم که در کتاب خویش تحت عنوان پاسخ یک نفر آلمانی به صورتی منصفانه اظهار میدارد که :[ در فاصله ی سالهای 1933 تا 1939 بیش از گذشته و بلکه باید اعتراف کنیم که بیش از همیشه برای بهداشت همگانی,مادران و نوزادان و همچنین برای رفاه اجتماعی مردم کار انجام شد.]...در این برهه از زمان حتی وینستون چرچیل نیز تصویری که ار ناسیونال سوسیالیسم داشت با آنچه بعدها بدان اعتراف کرد فرق میکرد. اما ناسیونال سوسیالیسم آلمان به همین دلیل محکوم به جنگ شد.در لحظه ای که هیتلر قدرت را به دست گرفت و مصمم بود تا نظام معاهده ی ورسای را الغا نماید و مردم خویش را تعالی بخشد همزمان در نهانخانه ی مستور لژهای فراماسونری و در معابد داخلی مرموز ناسیونالیسم یهودی فورا جامعه ی یهودیان عالم تصمیم به جنگ با هیتلر گرفت.در مقابل موج سلطه ی جهانی که از شرق و غرب در حال تموج بود اکنون پرچم سواستیکا در حال بالا آمدن بود.این امر از ناحیه ی یهودیان عالم قابل تحمل و پذیرش نبود. خوب آیا یک پیامبر غیرقابل اعتنای یهودی حدود بیست سال پیش از این ننوشته بود که : [یهودیان مغرب زمین یک ارتش بیست میلیون نفری را در مشرق تجهیز خواهند نمود تا به نابودی مسیجیت و فرهنگ بشری بپردازند و به تاسیس یهود جهانی مبادرت نمايند
پویا حجاری بازدید : 394 یکشنبه 27 مرداد 1392 نظرات (0)
تعداد کل یهودیان ، لهستانی ها ، کولی ها و دیگر کسانی که بیان می شود در اتاق های گاز نازی ها خفه و کشته شده اند برابر صفر درصد می باشد . تنها یک نوع هولوکاست آن هم نه به معنای امروزی آن که در گوش عموم مردم کرده اند ، در اردوگاه های کار اجباری آلمان به خصوص در ماه های آخر جنگ آن هم به علت گرسنگی و بیماری و نبود شرایط مساعد وجود داشته است . با این حال ، مجرمان اصلی مسئول  وحشت و ویرانگری در ارتش متفقین قلمداد می شدند ، به خصوص نیروهای ایالات متحده و انگلیس که با استفاده از محاصره ، بمباران و قتل و عام غیرنظامیان انزجار و فلاکت را به ارمغان آوردند  نه نازیان ، نازیان به هیچ وجه چنین نبودند نازی ها در تلاش بودند اردوگاه های زندانیان را سالم و پاک با توجه به شرایط ممکن پیش رویشان و در بعضی اوقات تحت شرایط غیر ممکن در اواخر جنگ  نگه دارند .
adolf hitler بازدید : 263 شنبه 26 مرداد 1392 نظرات (2)

ymsdyk3tp7m40fpzow0b1

امروزه تفکرات مختلفی در جای جای جهان بر اریکه ذهن بشر نقش بسته و عده ای را گرد هم جمع میکند . اصلا  اساسی ترین وجه تمایز انسان با سایر موجودات در قوه تفکر او نهفته که باعث میشود تا روش های مختلفی برای زندگی انتخاب کند . به طوریکه امروزه منهای اعتقادات مذهبی که سهم ویژه و خاصی در تفکرات انسان امروز ایفا میکند ، مشاهده میکنیم که مکاتب فکری گوناگونی به تعداد زیاد در جوامع انسانی در حال رشد و نمو هستند . و این چیز تازه ای هم نیست .

در طول تاریخ هزاران ساله بشر و در ادوار مختلف ، بسا مکاتبی که آمدند و رفتند … در این بین برخی از این تفکرات تاثیر بسزایی در روند تکامل بشر داشتند و برخی دیگر به هر دلیلی توفیق چندانی بدست نیاوردند . یکی از این مکاتب فکری که همواره پا به پای همه جوامع بشری در قالب چهره های گوناگون جلو آمده و سایه به سایه نوع بشر تکامل پیدا کرده ، مکتب وطن خواهی است که از حس میهن دوستی جوامع نشات میگیرد و با همراهی افراد جامعه همواره نقش بسزایی در اعتلای تمدن بشری ایفا کرده . امروزه در مباحث دانشگاهی و در اصطلاح اهل علم ، واژه وطن خواهی را ، ناسیونالیسم تعریف میکنند و آنرا چنین می خوانند . ناسیونالیسم بنا بر مصوبه فرهنگستان ، در زبان پارسی ملی گرایی ترجمه شده . ناسیونالیسم در برگیرنده مجموعه تفکراتیست که حول محور اصل ملیت در یک جامعه شکل میگیرد . برخی ملی گرایی را برابر میدانند با اینکه شخص ملی گرا همه چیز را فدای یک اصل خاص به عنوان ملیت میکند . و به خصوص در سالهای اخیر در جامعه ما برخی از افراد با تغییری محسوس در عملکرد و ارزش های خویش ، مکتب تازه ای را بنیان گذاری کرده اند و آنرا به نام ناسیونالیسم به عامه مردم عرضه میکنند . این افراد اغلب تفکری خاص دارند و در رویای گنگ گذشته های دور ایرانی غرق شده اند . و جالب تر آنکه در بسیاری مواقع برای آینده هیچ برنامه ای ندارند و فقط موجی از انتقادات را نثار همه چیز میکنند .

سوال اینجاست : آیا ناسیونالیسم واقعا همین است ؟

milladhunter بازدید : 245 پنجشنبه 24 مرداد 1392 نظرات (0)

يک روز پس از شروع جنگ جهاني دوم (چهارم سپتامبر 1939.م/1318.ش) محمود جم،نخست وزير ايران، طي اطلاعيه اي اعلام کرد: «در اين موقع که متاسفانه نايره جنگ در اروپا مشتعل گرديده است، دولت شاهنشاهي ايران به موجب اين بيانيه تصميم خود را به اطلاع عموم مي رساند که در اين کارزار بي طرف مانده و بي طرفي خود را محفوظ خواهد داشت.»...

milladhunter بازدید : 254 پنجشنبه 24 مرداد 1392 نظرات (0)

زماني كه ايران به اشغال متفين درآمده بود،موجي از هرج و مرج وبلاتكليفي سراسر كشور را دربرگرفته بود. اوضاع امنيتي كاملاً بي ثبات بود،بسياري از امراي ارتش و افسران ارشد گريخته بودند، سربازان باقي مانده درسربازخانه‌ها‌ مواد خوراكي در اختيار نداشتند، نظم و انضباط در هيچ ردهارتش برقرار نبود، دزدي از منازل مردم و غارت مغازه‌ها افزايش يافته بود ونظاميان نيز در اين غارتگري نقش داشتند....

mohammad بازدید : 500 سه شنبه 22 مرداد 1392 نظرات (0)

دليل عداوت آدلف هيتلر با يهوديان چه بود؟
تاريخچه ي يهودستيزي و دسيسه هاي پنهان يهوديان:



حس بدبيني نسبت به يهوديان چيز تازه و خلاقانه اي نيست. به طور قطع ميتوان گفت كه اروپا پس از پذيرش مسيحيت بيش از پيش نسبت به يهوديان بدبين شد و حتي قبل از آن نيز مردم اين قاره و امرپراتوري روم نسبت به اورشليم نشينان حس اعتماد و دوستي نداشتند. در وهله ي اول رفتار كاهنان هيكل مقدس و پول پرستي ايشان بود. اذيت و آزار و قرنطينه ي مسيحيان قبل از نفوذ مسيحيت به اروپا،مسيحيت را در برابر يهوديت و يهوديان قرار داد به گونه اي كه يهوديان از كشتن عيسي به خود ميباليدند و مسيحيان از قتل عيسي بدست ايشان خشمگين بودند و روايت هاي بسياري بر اين داشتان رفته كه عيسي را چونان يحيي سر بريدند،يا به دار آويختند و يا به گونه اي كاملا رايج مصلوب ساختند. قوانين كنستانتيوس امپراتوري مقدس روم تاييد كننده ي اين امر است كه بعد از نفوذ مسيحيت به اروپا و امپراتوري روم،روم بيزانس به شدت عليه يهوديان جبهه گرفت.

mohammad بازدید : 376 دوشنبه 21 مرداد 1392 نظرات (1)

درود.

فیلم ((هولوکاست حقیقت یا افسانه؟)) در دو قسمت تقریبا کوتاه و کم حجم ساخته شده است که دروغ هولوکاست را به صورت علمی و مستند مورد برسی قرار می دهد.
این فیلم بقدری علمی و در عین حال صادقانه دروغ هولوکاست را آشکار می سازد که جای هیچ سوالی را در ذهن بیننده باقی نمی گزارد.


این فیلم رو به هیچ وجه از دست ندهید.

http://www.aparat.com/v/58dda955a050...d6c91607150077 قسمت اول

http://www.aparat.com/v/109887424816...589531a2150173 قسمت دوم

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
آری،می توانم درک کنم که جهانیانِ بعد از من،بر اثر تبلیغات یهود از من متنفر خواهند شد.ولی بر من واجب است که برای آلمانم بمیرم،و روزی روح من از قبر خواهد خواست و جهانیان خواهند فهمید که من بر حق بوده ام
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام یک از موارد زیر درباره هیتلر صدق می کند ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 29
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 68
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 154
  • بازدید سال : 756
  • بازدید کلی : 35,331